محتویات
تاریخچهٔ روابط سیاسی
در زمان پهلوی
دولت ایران در زمان نخستوزیری محمد ساعد مراغهای حدود ۱ سال پس از تشکیل اسرائیل (۲۳ اسفند ۱۳۲۸) این کشور را به طور دوفاکتو به رسمیت شناخت و سرکنسولگری خود را در اورشلیم دایر کرد.[۷] تا آن هنگام حدود ۵۰ کشور اسرائیل را به رسمیت شناخته بودند. اما دکتر مصدق در ۱۵ تیر ۱۳۳۰ شناسایی اسرائیل را پس گرفت.[۸]
در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، روابط ایران و اسرائیل، زائیدهٔ منافع مشترک ایران و اسرائیل از جمله رویارویی با قدرتطلبی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس با خط مشی سیاسی پان-عربیستی، همانند جمال عبدالناصر و صدام حسین بود.[۹] در همین راستا اسرائیل به طور منظم تحرکات سیاسی مصر در میان اعراب منطقه، گزارش پیشرفتهای عراق در زمینههای گوناگون و گزارشهای مرتبط با فعالیت زیرزمینی کمونیستها در ایران را در اختیار دولت شاهنشاهی ایران قرار میداد.[۴]
مناسبات ایران و اسرائیل در زمینههای مختلف گسترش مییافت؛ ولی عمده تبادلات صورت گرفته بین ایران و اسرائیل مربوط به معامله سلاح و تجهیزات نظامی بوده است. همانند آمریکا، اسرائیل نیز اساس معاملات خود با ایران را به فروش سلاح به ایران در ازای دریافت نفت از این کشور نهاده بود. اهمیت ادامهٔ این رابطه در زمان تحریم صادرات نفت از جانب اوپک بیشتر آشکار گشت. دولت ایران در جریان جنگ هشت ساله با عراق بیش از ۵۰۰ میلیون دلار در سال سلاح از دولت اسرائیل خریداری مینمود که همه نوع سلاح و انواع تجهیزات نظامی را شامل میشد.[۴]
اسرائیل در زمان دودمان پهلوی کمکهای بزرگی به مدرنیزهسازی کشاورزی، دفاع هوایی و گردشگری در ایران کرد. اسرائیل همچنین تعداد ۱۵۰۰ متخصص تعاونیهای سازندگی در ایران را آموزش داد.[۱۰]
دولت اسرائیل با هدف تحکیم روابط ایران و اسرائیل، در سال ۱۹۵۸ میلادی، بخش فارسی رادیو اسرائیل را افتتاح کرد.[۱۱] امنون نتصر، آغازگر و مؤسس بخش فارسی صدای اسرائیل به زبان فارسی بود. در حیطه روابط تجاری، در سال ۱۹۷۳ اسرائیل ۳۳ میلیون دلار صادرات به ایران داشت. این مقدار در ۱۹۷۴ به ۶۳ میلیون و در ۱۹۷۷ به ۱۹۵ میلیون دلار رسید. در سال ۱۹۷۸، اسرائیل ۷٪ کل صادرات خود (بالغ بر ۲۲۵ میلیون دلار) را به ایران فرستاد.[۱۲]
مئیر عزری نخستین سفیر سیاسی اسرائیل در ایران بود.[۱۳] در زمان سفارت یوری لوبرانی نماینده اسرائیل در تهران، بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۹، اسحاق رابین، ایگال آلون، موشه دایان و شیمون پرز به کرات به ایران سفر نمودند و علیعباس خلعتبری نیز در سال ۱۹۷۷ رسماً به تلآویو سفر نمود.[۱۴]
هواپیمایی ال عال از سال ۱۹۶۰ به بعد،[۱۵] دارای پروازهای ثابت از فرودگاه بینالمللی مهرآباد به فرودگاه بینالمللی بن گوریون بود.[۱۶] همچنین ساختمان مرکزی هواپیمایی ایران ایر توسط مهندسان اسرائیلی ساخته شد.[۱۷]
در سال ۱۹۶۸ میلادی و به منظور تسهیل صادرات نفت ایران به اروپا، شرکت خط لوله نفتی ایلات - اشکلون با ۲۴۲ کیلومتر برای انتقال نفت خام ایران به اروپا بدون عبور از کانال سوئز با شراکت ۵۰ درصدی دولت ایران و اسرائیل تأسیس شد.[۱۸]
در سال ۱۹۷۵ ایران به قطعنامه ۳۳۷۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به موجب آن صهیونیسم از انواع نژادپرستی شمرده شد، رای مثبت داد.[۱۹]
تکنولوژی هستهای و برنامه موشکی
اسرائیل در دوران حکومت پهلوی در مقابل خرید نفت به ایران سلاح میفروخت. در سال ۱۹۷۷ قراردادی ۱ میلیارد دلاری میان ایران و اسرائیل به امضاء رسید. هدف این برنامه که به پروژه شکوفه معروف بود ساخت یک موشک بالستیک سطحبهسطح با قابلیت حمل کلاهک هستهای بود.[۴]
همکاری در کردستان عراق
در خلال سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵، ساواک و موساد همکاری مشترکی را در جهت حمایت از نیروی استقلالطلب کرد عراقی انجام دادند. این حمایتها شامل آموزش، کمک مالی و جهتدهی فعالیتها و عملیاتها علیه دولت مرکزی عراق بوده است. این فعایتها با پشتیابانی فنی و مالی سیا همراه بود. پس از امضای پیمان ۱۹۷۵ الجزایر بین ایران و عراق، دولت ایران از ادامه این همکاری مشترک اجتناب کرد و اسرائیل به تنهایی این اقدامات را دنبال کرد.[۱۹]
پس از انقلاب
در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، دولت انقلابی ایران در اولین موضع گیری رسمی خود، طی اطلاعیهای، دستور اخراج ۳۲ کارمند اسرائیلی شعبه هواپیمایی ال عال از ایران را صادر کرد و خواستار قطع کامل روابط ایران و اسرائیل شد.[۲۰]
روز قدس، یک مراسم دولتی در ایران است که از یکسال پس از انقلاب ایران، در آخرین جمعه ماه رمضان و در حمایت از فلسطینیها برگزار میشود.[۲۱]
زمان سید روحالله خمینی
در زمان جنگ ایران و عراق
روابط ایران و اسرائیل پس از جنگ ایران و عراق نیز ادامه یافت.[۲۲] در نوامبر ۱۹۸۹، پس از درگذشت سید روحالله خمینی، وزارت امور خارجه اسرائیل، وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا را مطلع ساخت که خرید نفت از ایران را از سر گرفته.[۲۳] و موشه شاهال، وزیر نیروی اسرائیل در سال ۱۹۹۰ در کنست اعلام کرد که دولت مطبوعش در معاملات نفتی با ایران دو و نیم میلیون دلار سود کرده.[۲۴] ایران البته وقوع هرگونه روابطی را تکذیب کرد.
در سال ۱۹۹۸، ناهوم منبار یک تاجر رده بالای اسرائیلی به دلیل فروش اسلحه و فناوری نظامی به ایران، به ۱۷ سال زندان محکوم گشت.[۲۵][۲۶] در جریان رسیدگی به پرونده وی در دادگاههای اسرائیل، بیش از ۱۰۰ شرکت اسرائیلی فاش شدند که با ایران در دههٔ ۹۰ میلادی روابط تجاری و نظامی برقرار کرده بودند، که بسیاری از آنان با اطلاع دولت انجام شده بود. این واقعه باعث بروز جنجال سرتاسری سیاسی در اسرائیل گردید.[۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]
زمان سید علی خامنهای
قطع رابطهٔ کامل ایران با اسرائیل در زمان آیتالله خامنهای نیز ادامه داشتهاست.
حملات تروریستی در آرژانتین
در ۱۸ مارس ۱۹۹۲ میلادی (۲۸ اسفند ۱۳۷۰) ساختمان سفارت اسرائیل در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین در اثر یک انفجار مهیب فرو ریخت که در جریان آن ۲۹ نفر از کارمندان سفارت و عابرین محلی کشته شدند و بیش از صد نفر زخمی گردیدند. دولت آرژانتین پس از انجام تحقیقاتی جامع، این انفجار و عوامل آن را به تروریستهای تحت خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت داد.[۳۱] دو سال پس از فروریختن ساختمان سفارت اسرائیل در بوئنوس آیرس و در ۱۸ ژوئیه ۱۹۹۴ (۲۷ تیر ۱۳۷۳) انفجار مشابهی در ساختمان کانون همیاری یهودیان آرژانتین رخ داد که بر اثر آن، ۸۵ نفر کشته و بیش از سیصد نفر زخمی شدند.[۳۲]
دادگاه آرژانتین ۷ نفر از مقامات ایرانی به همراه عماد مغنیه از مقامات نظامی وقت حزب الله لبنان را به دخالت در حادثه آمیا متهم کردهاست. این هفت مقام اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس جمهور وقت)، علی فلاحیان (وزیر اطلاعات وقت)، علیاکبر ولایتی (وزیر خارجه وقت)، محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه)، احمد وحیدی (فرمانده وقت سپاه قدس)، احمدرضا اصغری (دبیر سوم وقت سفارت ایران در آرژانتین) و محسن ربانی (رایزن فرهنگی وقت سفارت ایران در آرژانتین) هستند. در مارس ۲۰۰۷ میلادی و پس از مدت تقریباً سیزده سال، دولت آرژانتین با درخواستی رسمی به پلیس بینالملل، درخواست جلب پنج مقام بلندپایه نظام جمهوری اسلامی در ارتباط با انفجار آمیا را صادر کرد.[۳۳]
در هشتم بهمن ماه ۱۳۹۱، وزرای خارجه ایران و آرژانتین توافقنامهای برای تشکیل «کمیته حقیقتیاب» برای بررسی موضوع انفجار آمیا را امضاء کردند. این کمیته میبایست متشکل از پنج قاضی مستقل باشد که هیچیک شهروند ایران یا آرژانتین نباشند را امضاء کردند. اما در ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۹۳، دادگاه عالی فدرال آرژانتین حکم به لغو این تفاهمنامه داد و آن را خلاف روح قانون اساسی آرژانتین نامید.
آلبرتو نیسمان دادستان پرونده آمیا شاکی اصلی علیه تشکیل این کمیته حقیقتیاب بود و کریستینا فرناندز، رئیس جمهور آرژانتین را متهم به «سرپوش گذاشتن بر پروندهٔ انفجار در مرکز یهودیان» کرده بود. نیسمان قرار بود ۳۰ دی ماه در جلسه غیرعلنی پارلمانِ آرژانتین حضور پیدا کند و دربارهٔ اتهاماتی که به رئیسجمهور این کشور وارد کرده بود توضیحاتی ارایه دهد، اما یک روز قبل از حضور در این جلسه، جسد او در آپارتمانش در حومه بوئنوسآیرس کشف شد. موضوعی که سبب شد انگشت اتهام به سوی دولت آرژانتین نشانه رود. هرچند دادستانی فدرال احتمال خودکشی را مطرح کرده اما کریستینا فرناندز اعلام کرده که عوامل خودسر دستگاههای امنیتی این قتل را انجام دادهاند.[۳۴][۳۵]
چند روز بعد هکتور تیمرمن، وزیر خارجه آرژانتین، اعلام کرد که کشورش از آمریکا میخواهد تا مسئله انفجار آمیا را به مذاکرات مربوط به پرونده هستهای ایران اضافه کند. وی گفت که قبلاً هم چنین درخواستی را داشتهاست.[۳۶]
زمان سید محمد خاتمی
در شرایطی که ظن دست داشتن ایران در بمب گذاریهای آمیا، مرکز نظامیان آمریکایی در ظهران عربستان و حکم نهایی دادگاه میکونوس که رهبران ایران را مقصر ترور سه تن از کردهای ایرانی در آلمان دانست ایران را در آستانه حمله نظامی آمریکا قرار داده بود، پیروزی غیر متنظره محمد خاتمی و آغاز سیاست تنش زدایی او روابط ایران و غرب را تا حدود زیادی بهبود بخشید.[۳۷]
دولت خاتمی در آغازین روزهای خود (آبان ۱۳۷۶) میزبان اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران بود. وی در اظهار نظری دربارهٔ اسرائیل اعلام کرد که اگر فلسطینیان موجودیت اسرائیل را بپذیرند ایران نیز با آنها موافقت خواهد کرد.[۳۸]
تعیین سیاست خارجی ایران توسط سیدعلی خامنهای و ناتوانی (یا عدم تمایل) دولت خاتمی در اتخاذ موضعی مستقل، روی کار آمدن دولت جرج بوش و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت، دستگیری عدهای از یهودیان شیراز به اتهام جاسوسی، برنامه اتمی ایران (که غرب و خصوصاً اسرائیل به شدت به آن مشکوک است) وضعیت را به روزهای قبل از دولت خاتمی برگرداند.
همچنین از مهمترین رویدادهای دراین دوره اتهام تلاش نافرجام ایران و حزبالله لبنان و برای ارسال یک کشتی (کشتی کارین-A) اسلحه برای عرفات بود. با اقدام نظامی اسرائیل در دریای سرخ کشتی (حاوی ۵۰ تن اسلحه) را توقیف کردند. گرچه ایران ارسال اسلحه را تکذیب کرد اما عرفات در نامهای به مقامات آمریکا تلاش برای دریافت اسلحه از ایران را تأیید کرد.[۳۹] دولت ایران خود را از ارسال اسلحه مبری دانست، با این حال جرج بوش ایران را در کنار کشورهایی همچون کره شمالی، لیبی و عراق در محور شرارت قرار داد.[۴۰]
زمان محمود احمدینژاد
ایران و اسرائیل امروزه روابطی خصمانه با یکدیگر دارند که گاهی تا حد تهدیدهای نظامی متقابل نیز پیش رفتهاست.[۴۱][۴۲] در ایران حتی نام بردن از دوستی با مردم (و نه دولت) اسرائیل به واکنشهای تند و خشمگین میانجامد.[۴۳] بارها رهبران جمهوری اسلامی خواهان محو و نابودی اسرائیل از روی نقشه جهان شدهاند،[۴۴] در مقابل به گزارش بعضی از مطبوعات بریتانیا، اسرائیل طرحهایی برای «حمله اتمی» به ایران نیز آماده کردهاست.[۴۵]
همچنین وزارت خارجه اسرائیل همواره تأکید داشته که «اسرائیل همیشه حساب ملت صلح طلب و آرامش طلب ایران را از حساب رژیمی که با گفتارها و کردارهای خویش موجب انزوای ایران میگردد» جدا دانستهاست.[۴۶]
از موانع امروزی روابط ایران و اسرائیل میتوان به واقعه دستگیری عدهای از یهودیان ایرانی در شیراز به ظن جاسوسی برای اسراییل که بازتابهای فروانی یافت، حمایت مالی و نظامی گروههای ضداسرائیلی همچون حزبالله لبنان و حماس، تشکیل نیروی قدس سپاه، اعلام روز جهانی قدس از سوی روحالله خمینی و برگزاری آن، خواندن اسرائیل با القابی همچون «رژیم صهیونیستی» و «رژیم اشغالگر قدس»، استقرار نیروی نظامی اسراییل در خاک ترکیه در استان وان در جوار مرزهای ایران، مخالفت سرسخت اسراییل با برنامه هستهای ایران و سرنوشت نامعلوم ۴ دیپلمات ایرانی ربوده شد در لبنان که به گفته سید حسن نصرالله در زندانهای اسرائیل نگهداری میشوند[۴۷] اشاره کرد.
حملهٔ نیروی هوایی اسرائیل به کاروان تسلیحاتی، برای حماس از طریق کشور سودان (که دارای روابط گرمی یا ایران است) در فروردین ۱۳۸۸ از سوی رسانههای جهانی به عنوان هشدار به ایران تعبیر شد.[۴۸]
در تاریخ ۲۶ آوریل ۲۰۰۹ میلادی، محمود احمدینژاد در مصاحبهای با شبکهٔ تلویزیونی آمریکایی ایبیسی، سیاست نظام جمهوری اسلامی ایران در مناقشهٔ خاورمیانه را تعدیل کرد.[۴۹] محمود احمدینژاد مدّعی شد که نظام جمهوری اسلامی با چاره دو کشوری و به رسمیتشناختن کشور اسرائیل توسط فلسطینیها بر اساس طرح دو دولت برای دو ملت مخالفتی ندارد.[۵۰][۵۱]
ادعای رابطه اسرائیل با گروه جندالله
در ژانویه ۲۰۱۲ منابع اطلاعاتی آمریکا ضمن افشای خبر ارتباط موساد اسرائیل با گروه جندالله از این موضوع که اسرائیل از هویت جعلی آمریکایی برای افسران اطلاعاتی خود بهره برده و به عنوان افسران دستگاه امنیتی آمریکا با جندالله در انگلیس تماس بر قرار کرده ابراز نگرانی و نارضایتی کردند.[۵۲]
حمایت اسرائیل از تجزیهطلبان
در آگوست ۲۰۰۷، در جلسه میر داگان (رئیس موساد) با ریچارد جونز، سفیر آمریکا در اسرائیل، داگان دربارهٔ اهرمهای فشار علیه ایران را چنین میگوید:
Dagan said that more should be done to foment regime change in Iran, possibly with the support of student democracy movements, and ethnic groups (e.g. , Azeris, Kurds, Baluchs) opposed to the ruling regime.
داگان میگوید باید استفاده از حمایتهای جنبش دموکراسیخواهانه دانشجویی و گروههای قومی (یعنی آذریها، کردها، بلوچها) به رژیم فشار بیاوریم.[۵۳]
در قسمت دیگری از این گفتگو، به رسانه صدای آمریکا اشاره میکند:
Dagan said that Israel is already doing this, and would continue to do so. Dagan reiterated the need to strike at Iran's heart by engaging with its people directly. Voice of America (VOA) broadcasts are important, but more radio transmissions in Farsi are needed. Coordination with the Gulf states is helpful, but the U.S. should also coordinate with Azerbaijan and countries to the north of Iran, to put pressure on Iran.
داگان میگوید که اسرائیل اینکار را ادامه میدهد، ولی باید قلب ایران (مردم) را هدف گرفت. رسانه صدای آمریکا (وی او ای) خیلی مهم است، ولی باید تعداد رادیوهای مخابراتی بیشتری برای فارسیزبانان نیاز است. همکاری کشورهای حاشیه خلیج (فارس) میتواند مفید باشد ولی آمریکا باید همانگونه با جمهوری آذربایجان و کشورهای شمالی ایران متحد شود تا به ایران فشار بیشتری آورد.[۵۴]
زمان حسن روحانی
با روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رئیس یازدهمین دولت ایران و افزایش امید بینالمللی نسبت به حل بحرانهای مرتبط با ایران، اسرائیل از همان ابتدای امر نارضایتی خود را نسبت به این انتخاب ابراز میکرد و از سایر کشورها درخواست داشت نسبت به از سرگیری مجدد روابط دوستانه با ایران خوشبین نباشند و در پی راه حل نظامی برای مقابله با ایران هستهای برآیند.[۵۵]
ایرانیان اسرائیل
مهاجرت ایرانیان غالباً کلیمی به کشور اسرائیل از حدود هشتاد سال پیش آغاز شده و کماکان ادامه دارد. گفتنی است که بنابر آمار موجود بیش از ۱۳۵٬۰۰۰ ایرانی تبار در کشور اسرائیل زندگی میکنند که بسیاری از آنها با وجود سالها زندگی در اسرائیل، هنوز ایران را وطن و کشور نخستین و واقعی خود میدانند؛ و بر گفته صدای اسرائیل در حدود ۲۵۰٬۰۰۰ ایرانی و ایرانی زاده در اسرائیل زندگی میکنند. منظور از ایرانی و ایرانی زاده ایرانیانی که فرزندان آنها نیز با اتباع سایر کشورها ازدواج کردهاند نیز هست.[۵۶]
موشه کاتساو هشتمین رئیس جمهور کشور اسرائیل، نمونهای از ایرانیان موفق در کشور اسرائیل است. وی که در شهر یزد در ایران و از یک خانواده کلیمی ایرانی متولد شده و در کودکی به همراه خانوادهاش اسرائیل مهاجرت کرده، اولین ایرانی تباری در تاریخ ایران است که توانسته در پروسه و روند دموکراسی و انتخابات آزاد به بالاترین مقام سیاسی در کشوری جز ایران نایل آید.[۵۷][۵۸]
از ایرانیان معروف دیگر در اسرائیل میتوان به دن حلوتز و شائول موفاز اشاره کرد.
چاپ تمبر کوروش در اسرائیل
در ۱۴ آوریل ۲۰۱۵ (۲۵ فروردین ۱۳۹۴) مصادف با روز یادبود هولوکاست در اسرائیل، دولت وقت اسرائیل از تمبر گرامیداشت کوروش کبیر ، بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی رونمایی کرد.
اداره پست اسرائیل در توضیح این تمبر نوشته که کوروش کبیر پس از فتح بابل ، دستور آزادی یهودیان از بردگی را در بابل صادر میکند و به آنها اجازه میدهد که آزادانه به سرزمین یهودا بازگردند و معبد مقدس خود را در اورشلیم از نو بنا کنند. بر روی تمبر گرامیداشت کوروش، به سه زبان عبری،انگلیسی و فارسی جملاتی به نقل از او و خطاب به یهودیان در کتاب مقدس آمده است: «خداوند با همه شما که قوم او هستید همراه است، شما اجازه دارید که به اورشلیم بازگردید».
پیروان دین یهود احترام زیادی برای نخستین پادشاه ایران قائلاند و خیابانی نیز در بیت المقدس به نام کوروش وجود دارد.[۵۹].[۶۰]
روابط غیرسیاسی
-
دولت اسرائیل معتقد است که در صورت دستیابی حکومت جمهوری اسلامی ایران به ساخت سلاحهای اتمی، موجودیت کشور یهود در خطر جدی قرار خواهد گرفت و این کشور اولین هدف حمله احتمالی اتمی ایران خواهد بود.[۶۱] بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر کنونی اسرائیل که از وی به عنوان یکی از موافقان[۶۲] «حمله پیشگیرانه» اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران یاد میشود، بارها در سخنرانیهای رسمی تأکید کرده است که «همه خطرها در مقایسه با خطر ناشی از هستهای شدن ایران کوچک و بیاهمیت است».[۶۳]
در واکنش، دولت ایران بارها تأکید کرده است که به «سناریوی حمله» اسرائیل به ایران «پاسخی سنگین»[۶۴] و از طریق ارتش، سپاه و بسیج «سیلیهای محکم و مشتهای پولادین» خواهد داد.[۶۵]
ترور دانشمندان مرتبط با برنامه هستهای ایران، تهاجم بدافزارها و ویروسهای رایانهای به تأسیسات هستهای ایران و تهدیدهای مکرر مقامات نظامی و سیاسی اسرائیل در «حمله پیشگیرانه» به تأسیسات هستهای ایران از موضوعات مورد مناقشه دو کشور ایران و اسرائیل در سالهای اخیر بودهاند.
اسرائیل همچنین جدی ترین مخالف برنامه جامع اقدام مشترک بین ایران و گروه پنج بعلاوه یک میباشد که به بسته شدن پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت انجامید.
جنگ سایبری
عموماً تصور میشود ویروس استاکسنت که در سال ۲۰۱۰ آسیبهای جدی به برنامه هسته ایران توسط اسرائیل با کمک آمریکا ساخته شده باشد. در دستنامهٔ حقوق بینالمللی مربوط به جنگ سایبری که گروهی از اساتید حقوق بینالملل به دعوت ناتو نوشتهاند این حمله به عنوان مصداقی از توسل به زور معرفی شدهاست و به دلیل هدف قرار دادن توامان غیر نظامیان میتواند به عنوان جنایت جنگی و نقض حقوق جنگ معرفی شود.[
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: اخبار مربوط به ایران وسایر نقاط جهان به روز ، ،